ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

سلام سلام ...
من زنده ام !
من باز هم زنده ماندم !
و همچنان با نام "او" مغازله دارم
یعنی
گنبد مینا را می بینم
عطر گل مینا را می نوشم
و آواز طرب انگیز پرنده ی مینا را می شنوم
یعنی
حالِ دلم در این میناکاری ها
خوبِ خوب است.

حتا در سماعی که
از زخم های پی درپی
دچارش می شوی
و زمین و آسمان
ترانه خوان تو می شود ؛
جبرئیل
چتر بال های سفیدش را
روی سرت می گیرد
و با لب های بی حرکت می گوید :
"آرام باش".

یعنی
من لال هم نیستم ،
ویرگول ،
سرِ خط ،

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

دریا

يكشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۴، ۰۱:۴۶ ق.ظ

.

نیامده است که بشنود : دیر آمده ای

آمده است ببیند
در شوره زار تفتیده ی سراب تان
مرواریدی ، خاطره ای
از دریاهای دیر و دور / بجا مانده آیا ؟
چه کرده اند با شما ؟
آنقدر سوخته اید که
خاکستر به باد می رود از استخوان تان
.
آمده است که در این هزاره نیز
غربال اش کنید
برایتان
           کلمه آورده است
.
.
ایلیا ـ 90/9/20 ـ یکشنبه 05:30 بامداد
.
.
.
  • آسیه خوئی

نظرات  (۲)

جلوی من حرکت نکن .. من پیروی نمی‌کنم
پشت سر من حرکت نکن .. من رهبری نمی‌کنم
تنها کنارم قدم بزن و دوستم باش …


{ آلبر کامو }


عشق در حقیقت عذاب است
ولی محروم بودن از عشق مرگ است ..
 

{ ویلیام شکسپیر }


این نوشته ها چه قدر دل نشین اند و زیبا


لبالب شدم از سبدِ شعرتان.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی